گفتوگو با پژوهشگر فرهنگ عامه و نمایشهای سنتی
هوشنگ جاوید: کمیسیون فرهنگی مجلس باید برای حمایت از هنر اقدام کند
هوشنگ جاوید: کمیسیون فرهنگی مجلس باید برای حمایت از هنر اقدام کند 2
هوشنگ جاوید: کمیسیون فرهنگی مجلس باید برای حمایت از هنر اقدام کند 3
هوشنگ جاوید: کمیسیون فرهنگی مجلس باید برای حمایت از هنر اقدام کند 4
هوشنگ جاوید، عضو شورای سیاستگذاری بیستویکمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی و پژوهنده و کارشناس موسیقی نواحی با بیان اینکه متأسفانه دولت و کمیسیون فرهنگی در این سالها از زیر بار مسئولیت تخصیص بودجه برای هنر به صورت اختصاصی شانه خالی کردهاند، گفت کمیسیون فرهنگی مجلس باید برای حمایت از هنر اقدام کند.
به گزارش ایران تئاتر، نمایش آیینی-سنتی ریشه در سنتها، باورها، نوع زندگی و طرز تفکر مردمان این مرزوبوم دارد. نمایشهایی با انواع مختلف و موضوعات متنوع که تمامی اقشار جامعه را در غم و شادی با خود همراه میکند. سالهاست که زندگی ایرانیان با گونههای متنوع این هنر نمایشی از شبیهخوانی گرفته تا سیاهبازی عجین شده است. هنری که از سویی با خنده؛ اشک شوق آمدن بهار را در چشمان مخاطبان مینشاند و از سویی دیگر فراق سومین امام شیعیان را به سوگ مینشیند.
طی سالیان سال ایرانیان با نمایشهای شادیآور و غمانگیز در قالب آثار آیینی-سنتی زندگی کردهاند اما مدتهاست که گرد فراموشی بر بسیاری از این نمایشها نشسته است و جز معدود هنرمندان فعال در این حوزه هیچکس از ماهیت و هستی بسیاری از این آثار اطلاعی ندارد.
هوشنگ جاوید، یکی از اعضای شورای سیاستگذاری بیستویکمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی و از معدود هنرمندانی است که در زمینه موسیقی نواحی و نمایشهای آیینی به تحقیق و پژوهش پرداخته است. این حضور بهانهای شد با او به گفتوگو درباره نمایشهای آیینی-سنتی و لزوم برگزاری جشنواره بینالمللی این گونه نمایشی بپردازیم.
هوشنگ جاوید با بیان اینکه جشنواره نمایشهای آیینی-سنتی میتواند بستر مناسبی برای پرداخت بهتر جوانان به فرهنگ ایرانی و بهویژه فرهنگ مردم باشد، گفت: «برگزارکنندگان جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی-سنتی میتوانند با یک کار پژوهشی خیلی خوب تمامی هنرمندان فعال در این زمینه بهویژه قشر دانشجو را برای کاوش و کنکاش در فرهنگ مردم و ارائه آثار خوب به صحنه بیاورند تا مخاطب را نسبت به آنچه از فرهنگ ایرانی نمیداند یا کمتر میداند، تحت تأثیر قرار دهند.»
او ادامه داد: «تئاتر آیینی-سنتی یک مبحث گسترده و در حد اقیانوسی عظیم است. هر کسی میتواند در این اقیانوس ماهیگیری خودش را انجام دهد، اما مهم اینجاست که چگونه در این اقیانوس به ماهیگیری بپردازند. در این گونه نمایشی طنز، سوگ، سور، تلنگرهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به مشکلات و بسیاری از مسائل مختلف با داستانهای متنوع وجود دارد.»
این هنرمند پیشکسوت افزود: «داستانهای زیادی در ادبیات کهن ما هست که با کمک نمایشهای آیینی-سنتی میتواند به شکلی بهروزشده و نو به مردم ارائه شود. متأسفانه جامعه ما از نظر مطالعه کتاب دچار مشکلات بسیاری است اما هنرمند فعال در زمینه نمایش ایرانی میتواند با پرداختن به نمایشهای آیینی و متون کهن کتابهای زیادی را برای مخاطبان بخواند.»
جاوید با اشاره به اینکه ما نزدیک به 1500 داستان در فرهنگ اقوام مختلف کشور داریم که میتوان در قالب نمایشهای مختلف به مخاطب ارائه داد، گفت: «کتابهایی چون «طوطینامه»، «کلیلهودمنه»، «شمسه و قهقهه» و سایر آثاری که در ادبیات کهن ما موجود هستند بهمنظور پند و اندرز و مهارتآموزی به نسل جوان در زمینههای سیاست، کیاست، آداب مردمداری و... به نگارش درآمدهاند اما تاکنون هیچکس برای پرداخت نمایشی این آثار اقدامی نکرده است و قطعاً برگزاری جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی-سنتی میتواند حرکتی در راستای شناخت و معرفی این آثار به هنرمندان باشد البته این موضوع به برنامهریزان این رویداد هنری همچون دبیر و شورای سیاستگذاری برمیگردد. آنها هستند که میتوانند راه را برای اجرا و حمایت از آثار نو باز کنند چراکه اگر غیر از این باشد چیزی جز تکرار نصیبمان نخواهد شد.»
این عضو شورای سیاستگذاری جشنواره نمایشهای آیینی-سنتی ادامه داد: «سابقه و قدمت «زنگینامه» کهنترین کتاب در زمینه سیاهبازی به قرن چهارم و پنجم برمیگردد و داستانهای متفاوتی در آن وجود دارد که همگی میتوانند دستمایهای برای تولید نمایش سیاهبازی شود.»
او با بیان اینکه در قرن گذشته بین سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ سیاهبازان ما بهره خوبی از گنجینه ادبیات کهن بردهاند، توضیح داد: «در انتهای قرن گذشته رویکردهای نویی در زمینه نمایشهای آیینی-سنتی ایجاد شد. انقلاب اسلامی و بعد از آن هشت سال جنگ تحمیلی باعث شد تا اتفاقات جدیدی در زمینه ارائه محتوا در آثار نمایشی رخ دهد؛ هنرمند عزیزی چون جواد انصافی با پرداخت به رویدادهای مربوط به کشور، پای سیاه را به جبهههای جنگ باز کرد و سعی کرد تا از مسائل روز در نمایشهایش بهره ببرد.»
هوشنگ جاوید اجرای نمایش آیینی-سنتی را در گذشته، بر اساس بداهه گروهی و همدلی اعضای آنها دانست و گفت: «در گذشته گروههای نمایشی براساس بینش خود اثری را در لحظه طراحی و خلق میکردند. به همین دلیل نیز در نمایشهای طنز قدرت بداهه بهقدری بالا بود که اهل سیاست و کیاست را به تفکر وامیداشت؛ اما از زمانی که بحث نویسندگی، نظارتهای غلط و سانسور پدید آمد این نمایشها دیگر خوشایند جامعه نیستند چراکه اگر نمایش طنز نتواند نشتر خود را به دملهای چرکین جامعه وارد کند؛ خنثی است و تنها میتواند یک لبخند ساده روی لب مردم بیاورد. در واقع از همین نظارتها بود که ضعف در نمایشهای آیینی پدید آمد و امیدوارم با نگاه نویی که در نمایشهای آیینی-سنتی رخ داده است از این مرحله عبور کنیم و قضاوت و نگاه درست را به خود مردم بسپاریم.»
او ادامه داد: «من اصلاً به نظارتهای پیشینی و اینکه پیش از اجرای یک اثر نمایشی مثل سیاهبازی متن آن مورد بررسی قرار بگیرد؛ اعتقاد ندارم. هرکسی باید بتواند استعداد خود را نشان دهد و اگر مشکلی در آثار روی صحنه است، میتوان در حین اجرا برطرف شود تا پیشداوری جلوی نوآوریها و سخنهای جوانان و افرادی که درد را میفهمند و تلاش میکنند تا راهکاری برای آن ارائه دهند، نگیرد. ما باید به نسل جوان فرصت دهیم تا بداند نمایشهای آیینی میتوانند خودشان را با زوایای مختلف زندگی جامعه در زمان حال انطباق دهند و غیر از این همه کارها تکرار مکررات است.»
او ادامه داد: «مبارک و شبیهخوانی ثبت جهانی شدهاند، سیاهبازی ما به ثبت ملی رسیده است و به سوی ثبت جهانی هم میرود اما همچنان انواع مختلف نمایشهای آیینی-سنتی ناشناخته ماندهاند. ما شبیهخوانی شاد هم داریم ولی آخرین نگرشهای نو نسبت به شبیهخوانی شاد را در دهه ۳۰ و در نمایش «دیوان بلخ» محمدعلی افراشته میبینیم و بس؛ درحالیکه میتوان نمایشهای فراوانی در این زمینه نوشت و کارهای نویی انجام داد. به شرط اینکه در جشنوارهها تصمیمگیرندگان به صورت همدل یاریگر افراد و اجراگران باشند در غیر این صورت جشنوارهها جریان معمول و تنها یک رویداد و اتفاق خواهند بود.»
جاوید گفت: «ما جمعیتی ۸۰ میلیونی داریم و هر شش ماه یکبار با تغییرات سبک زندگی جامعه روبهرو هستیم. اینها مسائلی است که از نظر جامعهشناسی باید نسبت به همه هنرها از سوی سازمانهای فرهنگی مورد توجه جدی قرار بگیرد؛ اما متأسفانه تاکنون از طرف سازمانهای فرهنگی هیچ مکانی برای پژوهش ایجاد نشده است و عزیزان همهچیز را بر عهده هنرمندان گذاشتهاند. درحالیکه بررسی و پژوهش در زمینه نیازها به هنرمندان برای تولید آثار نمایشی بهروز کمک میکند. ما کشوری داریم که به اندازه کل اروپا اقوام مختلف دارد و همه اینها رسوم آیین و فرهنگ خاص خود را دارا هستند و میتوانیم به آنها بپردازیم.»
او ادامه داد: «موضوعات و گونههای نمایش ایرانی زیادی در ایران مغفول مانده است. آثاری چون نمایشهای آیینی زنانه که اصلاً به آنها توجه نشده است درحالیکه این نمایشها باید بازسازی میشد و یا افرادی تشویق و ترغیب میشدند تا به تولید این نوع نمایشی بپردازند. نمایشهای آیینی زنانه حتی قابل تقسیمبندی برای دختران و زنان، مذهبی و غیرمذهبی، فکاهی و... هم هستند. طی سالها ما تنها حرف زدیم بدون آنکه در ساختار اجرایی تغییر ایجاد کرده باشیم با وجودی که از طریق همین جشنواره نمایشهای آیینی-سنتی میتوانیم به یک وضعیت خوب دست پیدا کنیم.»
هوشنگ جاوید با بیان اینکه بهتر است جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی سالانه برگزار شود، گفت: «اگر این جشنواره بخواهد همچنان به صورت دوسالانه برگزار شود باید به اجرای آن تکثر ببخشیم به گونهای که هریک از زیرشاخههای نمایش آیینی در یک استان یا منطقه اجرا شود و حتی منتخبان بخشهای متفاوت در طول سال به صورت گردشی در استانها و مناطق کشور به اجرا بپردازند و نمایشهای آیینی را از رکودی که با آن مواجه هست نجات دهند؛ منتها تمام این موارد به کمک مالی و پشتیبانی جدی نیازمند است که این امر نیز بر عهده کمیسیون فرهنگی مجلس است.»
او ادامه داد: «متأسفانه از سوی متولیان تاکنون درباره تمامی هنرها جفا شده است چراکه بودجه مشخصی نسبت به این هنرها تصویب نشده است. یک بودجه کلی وجود دارد که وزارت فرهنگ و ارشاد مجبور است این بودجه را برای تمامی هنرهای زیرمجموعهاش اختصاص دهد؛ درحالیکه کمیسیون فرهنگی مجلس میتواند دولت را مجاب کند برای هر یک از شاخههای هنری بهویژه هنرهای ملی و آیینی بودجه مشخصی تصویب شود. اختصاص این بودجه کار سادهای نیست اما متأسفانه دولت و کمیسیون فرهنگی در این سالها از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردهاند.»
جاوید با اشاره به بخش آموزش در زمینه هنرهای آیینی-سنتی توضیح داد: «متأسفانه یکی از مشکلاتی که ما در بخش آموزش داریم این است که اکثر افرادی که به صورت جدی برای ایجاد رشته در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری حضور دارند؛ غربگرا هستند و هنر را فقط در غرب میبینند. فعالیتهای بسیار زیادی در این زمینه صورت گرفته است و طرحهای فراوانی ارائه شده است اما بینتیجه. همانطور که آقایان داوود فتحعلیبیگی و محمدحسین ناصربخت برای ایجاد رشته مخصوص در زمینه هنرهای آیینی-سنتی تلاش کردند اما هیچ اتفاقی نیفتاد و این یعنی مسئولان همهچیز را در هنر غرب میبینند؛ این مسئله بزرگی است که باید ریشهای حل شود اما مشخص نیست چه سازمانی میتواند آن را حل کند.»
این هنرمند فعال در عرصه موسیقی نواحی در پایان هم گفت: «موسیقی، ترانه و آهنگهای نمایشهای سنتی ما همه براساس بداهه است و در لحظه خلق میشود. بهطور مثال در دوره رضاشاه اولین قانون ترافیکی را در میدان سپه تهران یا میدان امام خمینی اکنون وضع میکنند و ما میبینیم که فعالان عرصه نمایشهای آیینی که بهعنوان مطرب معروف بودند به صورت بداهه به تبلیغ فرهنگ ترافیک و عبور از خط عابر پیاده میپردازند و حتی در مورد سایر اتفاقات و فرهنگها شاهد چنین نمونههایی هستیم که متأسفانه هیچوقت دیده نشدهاند. موسیقی آیینی ما، نمایشها، تعریف، معنا و جایگاه ویژه و متفاوتی دارد که متأسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است.»